زندگی احساسی من از غیر قابل پیش بینی ترین اتفاقات روزگارم است. دو سه هفته پیش چقدر دنبال خرید خرت و پرت های زمستانی بودم به امید روزی مثل فردا که میروم به دیارش تا سوار بر اسب سفید جدیدش،چعار نعل کل شهر را پرسه بزنیم و بخندیم و بخوانیم و بحرفیم... اما حیف که شاهزاده سوار بر اسب من کمی بیش از حد انتظار ضعیف النفس بود!
می تونم لینکتون کنم همیشه میام می بینمتوون ؟؟؟؟؟؟
بله.حتما.باعث افتخاره