خانواده پاسکوآل دوآرته - کامیلو خوسه سلا

نوشته پشت کتاب که میگفت این کتاب را همسنگ "بیگانه" ی آلبر کامو دانسته اند جایی برای نخریدن کتاب نمیگذارد. شرح حالی مختصر و گیرا و روان از زندگی یک روستایی که سرشار از نفرت است. نفرت و جنایاتی که انقد به خونسردی و بیخیالی درموردش حرف میزند که گاهی مجبور میشدم برگردم و دوباره بخوانمش. فوق العاده بود. فوق العاده


-هرگز نمی شود به بدبختی عادت کرد، باور کنید، چون ما همیشه مطمئنیم که بلای فعلی آخری ست، گرچه بعدها با گذشت زمان متقاعد می شویم که هنوز بدتر از این در راه است...


-چیزهایی هستند که برای همه ارزش یکسان ندارند، چیزهایی که باید بارشان را تک و تنها روی گرده بکشیم، مثل صلیب شهدا، و پیش خودمان نگه داریم. نمی شود از چیزی که در درون ما جریان دارد با همه حرف زد. بیش تر وقت ها حتی نمی فهمند از چه چیزی حرف می زنیم.


نظرات 2 + ارسال نظر
سوتسوتک جمعه 24 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 08:16 ب.ظ http://sootsotak.blogsky.com/

می خوام لینکتوون کنم اجازه هست ؟؟؟؟

چرا که نه؟! :)

شوخ شب یکشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 10:48 ب.ظ http://shokhi.blogsky.com

آه بیگانه!
شاید به خاطرش این کتاب را هم بخوانم...
ممنون از معرفی

منم دقیقا در حد "آه بیگانه" هستم.اما یه جاهایی فکر کردم که این از بیگانه هم میتونه بهتر باشه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد