تابستان من در نیمه خرداد

تابستان من چند روزیه که شروع شده و با حرص و ولع چسبیدم به کتابام. یه عالمه کتاب که همشون میگن بیا اول منو بخون و واقعا دلم نمیاد دل هیچ کدومشون رو بشکنم و این روزا فانتزیه من این شده که کاش هفت هشت تا کله داشتم که هرکدوم میتونستن یه کتاب بخونن. واسه سوزوندن دل ناوا میخوام کتابایی که میخونم و فیلمایی که میبینمو بذارم تو وبلاگم تا حرصش در بیاد :)