اپیزود اول: یک سری آدم های حال بهم زن فرصت طلب با حرف های قشنگ می آیند و گند میزنند به دنیا و باور های ساده ی من و میرساننم باز به قله های بدبینی. فاک آل اف دم
اپیزود دوم: واقعا ناوا لازم بودم امروز شدید برای یک دل سیر درددل کردن. نمیدونم چرا وقتی ازم پرسید چند تا دوست خیلی صمیمی داری یادم به ناوا نبود. شاید ترکش های دلخوری ازش باعث این فراموشی شده بود اما امروز تنها کسی که میخواستم باهاش درددل کنم همین ناوا بود و تماسش انقد خوشایند بود برایم که نصف بدقولی ها و عذاب دادن هایش را پاک کرد
اپیزود سوم: before sunrise و تداعی نگاه های دیوانه کننده سوسمار