گاهی دیگران زخمت میزنند و میروند و ناچار با خودت میگویی فلانی اِل بود و فلانی بِل بود که چنین و چنان کرد و رفت و هزار و یک جمله انرژی بخشِ کوفتی برای خودت ردیف میکنی – از اولش هم میدانی زرِ مفت است- که اصلا بهتر که رفت و ارواح خودت چندین بار هم حتی خدارا شکر میکنی که چنین اهریمن بد طینتی را بموقع شناخته ای و نجات یافته ای ( باز هم اعلام میکنم 90% این تلقینات زرِ مفت است چون کسی نمیخواهد بپذیرد ممکن است برای دیگران آدم غیرقابل تحمل و حوصله سربر و نچسب و هزار کوفتِ شخصیتیِ دیگر باشد). اما مشکل اینجاست که وقتی خودزنی میکنیم و با دست خودمان ضرباتِ کاری به خود میزنیم، از سعادتِ فحش دادن به دیگران محروم میشویم و بنابراین محکومیم مثل بز بنشینیم یک گوشه ای و خیلی جربزه داشته باشیم خودمان را تخریت شخصیتی کنیم و چندین فحش نصیب خودمان و جد و آبادمان کنیم که چنین ژن های خاک بر سری را به ما انتقال داده اند. جای زخم های ناشی ازخودزنی همیشه دیرتر خوب میشوند...